همراه لحظه هام...

چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟ خانه اش ویران باد...

همراه لحظه هام...

چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟ خانه اش ویران باد...

...

راحت و آروم خوابیده 

حسش می کنم اما ازش دورم 

می خوامش اما نمی دونم؟! 

یه خلاء خاصی توی قلبم حس می کنم 

یه جور حس نا امیدی یه سردی خاص...! 

نمی دونم از کجا اومده اما می دونم که احساس جالبی نیست... 

غم عجیبی تو سینمه و آه عمیقی تو گلوم 

شاید برای با هم بودن دیگه دیر شده باشه و شاید هم این تنها یه احساس خواب آلود نیمه شبیه! 

میرم تا با خودم فردام و تکرار کنم ... 

نظرات 1 + ارسال نظر
شوخ ِ شب پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:20 ق.ظ http://www.shokhi.blogsky.com

سخته...

بله...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد